قدس آنلاین- آمارهای رسمی همچنان از افزایش طلاق و عمر کم دوام خانوادهها در جامعه حکایت دارد. چنان که میانگین عمر طلاقهای انجام شده در ۹ماهه سال جاری ۹ سال بوده و در ۶۷ درصد طلاقهای ثبت شده نیز عمر ازدواجها به کمتر از ۱۰ سال میرسد. همچنین در ۱۱ درصد طلاقهای ثبت شده، میانگین عمر زندگی مشترک کمتر از یک سال بوده است. البته درسال گذشته بنا بر شاخصهای جمعیتی گفته میشد که ۵۰ درصد طلاقها در ایران در کمتر از پنج سال نخست زندگی مشترک رخ میدهد.
به هر حال، امروزه طلاق تنها چالش جامعه ما محسوب نمیشود، زیرا چندین دهه است جامعه جهانی با رشد چشمگیر این آسیب روبه روست. از همین رو، اندیشمندان معاصر از این پدیده به عنوان «عصر طلایی طلاق» یا «انقلاب طلاق» یاد کردهاند.
اصرار به رفتارهای فردگرایانه و خود محورانه
بنابر شواهد موجود، از مسائل قابل تأمل در رشد طلاق میتوان به تفاوتهای اجتماعی و فرهنگی اشاره کرد. دکتر محمدعلی پورمختار، عضو کمیسیون حقوقی – قضایی مجلس شورای اسلامی با تأیید این موضوع میگوید: گرچه عوامل گوناگونی در پیدایش این پدیده مؤثر است، اما بنابر شواهد موجود، تفاوتهای اجتماعی و فرهنگی نیز نقش قابل توجهی دارد، زیرا پیش از ازدواج، همسران به عنوان افرادی مستقل، فضای خانوادگی متفاوتی را تجربه کردهاند. از همین رو ارزشها، نگرشها و باورهای متفاوتی را آموختهاند که میتواند در واکنشهای آنها مؤثر باشد. چنان که شاهدیم افراد بدون توجه به الزامات زندگی مشترک به رویه و عادتهای پیشین خود ادامه میدهند؛ بنابر این زمینههای چالش بین طرفین بیش از پیش ایجاد شده، به طوری که به بروز فاصله میان همسران منجر میشود.
محمدعلی پورمختار تصریح میکند: گرچه دستگاهها و نهادهای آموزشی، حمایتی و حتی قانونگذاری نقش تعیین کنندهای در کاهش تضادها و تعارضهای بین زوجین دارند، اما نمیتوان نقش والدین را دراین زمینه نادیده گرفت. از این رو، والدین باید فرزندان خود را برای پذیرش نقش همسری مهیا کرده و به آنها بیاموزند که پس از ازدواج، دیگر آنها یک فرد مستقل و بدون مسئولیت نیستند، پس باید در شرایطی از خواستهها و توقعات خود کوتاه بیایند و تعامل دو سویهای داشته باشند، زیرا اصرار به رفتارهای افراطی فردگرایانه و خودمحورانه در هریک از زوجین، سبب ناکامی در دوام زندگی میشود. در حالی که قرار است همسران در سایه زندگی مشترک و درکنار هم به تکامل برسند.
لایههای پنهان در ازدواج ها
این ادعا که هر ساعت، ۲۱ واقعه طلاق در کشور ثبت میشود، به ما گوشزد میکند که فراوانی این آسیب اجتماعی به هر دلیلی فراتر از یک مسئله اجتماعی بوده و حال به یک تهدید تبدیل شده است، زیرا در جامعه ما کم نیستند زوج هایی که بدون ثبت مهر طلاق بر اوراق هویت خود از هم جدا مانده و درگیر «طلاق عاطفی» هستند.
دکتر بهشید ارفع نیا، استاد دانشگاه با تأکید بر هوشمندی و دقت نظر در انتخاب همسر پیش از ازدواج میگوید: امروزه جوانان در ازدواج به مسائلی همانند تفاوتها و تعارضهای بین خانوادهها که میتواند در دوام زندگی مشترک آنها اثرگذار باشد؛ توجهی ندارند. چنان که تنها به ازدواج با طرف مقابل میاندیشند، حتی اگر اطرافیان آشکارا این تنگناها را مورد تأکید قرار دهند، باز هم نسبت به این امور غافلند. در حالی که از مسائل مورد اهمیت در ازدواج بنا بر آموزههای دینی و حقوقی کفویت زوجین است که به روشنی میتوان اهمیت این موضوع را در پایداری زندگیهای مشترک دریافت. چنان که شاید این تفاوتها برای همسران قابل حل باشد، اما باید پذیرفت به دلیل شرایط اجتماعی و فرهنگی هنوز در تصمیم گیریهای افراد؛ روابط خانوادگی مؤثر است. بنابر این، والدین و اطرافیان میتوانند با اعمال نظر در زندگی مشترک جوان ها، موجب اختلال در روابط همسری و حتی جدایی شوند؛ چنان که بنابر آمار موجود، یکی از عوامل اصلی طلاق در کشور ما دخالت دیگران در زندگی مشترک زوجهای جوان قلمداد میشود.
این وکیل پایه یک دادگستری ادامه میدهد: هم اکنون مسائل اقتصادی به عنوان عامل مؤثری در کاهش آمار ازدواجها و بروز طلاقها شناخته میشود. در حالی که همین موضوع نیز با نگرشهای اجتماعی و فرهنگی خانوادهها ارتباط مستقیمی دارد. به عنوان مثال شاهدیم بسیاری از خانوادهها در طبقات مختلف اجتماعی اصرار دارند مراسم خود را با تشریفات و تجمل فراوان برگزار کنند، در حالی که امروزه در جوامع پیشرفته نیز مراسمی همانند ازدواج بسیار ساده برگزار میشود و خانوادهها هیچ دغدغهای برای تهیه لباس و سرو انواع غذا و امور مشابه ندارند. البته در سالهای اخیر شاهدیم درجامعه ما نیز خانوادهها به این سمت حرکت میکنند که با برگزاری ساده و هزینه کمتر در مراسم، این هزینهها را صرف امور جدیتر زندگی مشترک فرزندان کنند. به هر روی، توجه افراطی به مسائل اقتصادی و تجملات سبب شده یا جوانان رغبتی به ازدواج نداشته باشند، یا زندگی مشترک آنها چندان پایدار نماند.
دکتر ارفع نیا با تأکید بر تغییرات اجتماعی و انتظارات وتوقعات بیشتر زوجین خاطر نشان میکند: بنابر تربیت خانوادگی و نگرشهای فرهنگی، زوجهای ایرانی تصور میکنند پس از ازدواج دیگر به ابراز محبت به یکدیگر نیازی نیست. این درحالی است که بنا بر مسئولیتها و وظایفی که پس از ازدواج به همسران تحمیل میشود، همان ابراز علاقه و محبتی هم که وجود داشته بتدریج کم میشود که این مسئله نیز در پایداری زندگی مشترک اثرگذار خواهد بود. حال آنکه فلسفه ازدواج ایجاد مودت بیشتر بین زوجین است، از این رو، حتی اگر در پیوندهای زناشویی محبت و علاقه مندی اثری نداشته است. باید سعی شود پس از ازدواج این مسئله به عنوان رکنی اساسی در زندگی مشترک مورد توجه قراربگیرد.
وی با اشاره به تجربه ۴۰ ساله خود در امر وکالت تأکید میکند: به دلیل ناآگاهی و نبود آموزشهای لازم، امروزه در بسیاری از خانوادههای جوان ما نه تنها اثری از همگونی و تعامل بین زوجین دیده نمیشود که همسران آشکارا در تقابل یکدیگر عمل میکنند؛ از همین رو پیوسته در برابر رفتارهای همسر بر رویه مقابله به مثل یا اقدامهای تلافی جویانه تأکید دارند. از همین رو، شاهد بدعتی نو پس از طلاق به نام «جشن طلاق» هستیم که افراد سعی دارند در قالب جشن و شادمانی نسبت به این جدایی ابراز خشنودی و رضایت کنند.
نگاه جز به کل در بروز طلاق
بنابر بررسیهای ملی و بین المللی در مقوله آسیبهای اجتماعی، تحولات بنیادین در روابط خانوادگی از عوامل مؤثر در تغییر سبک زندگی و همچنین تسریع روند صعودی آمار طلاق هاست.
رضا آرمانیان، عضو انجمن بینالمللی مددکاران اجتماعی با تأیید این موضوع میگوید: گرچه نمیتوان اثرگذاری تحولات جهانی بر ساختارهای فرهنگی و اجتماعی جوامع را نادیده گرفت، اما باید پذیرفت هر جامعه انسانی از مختصات فرهنگی و اجتماعی متمایزی برخوردار است که میتواند جلوههای متفاوتی از این دگرگونیها را بروز دهد. بنابراین، وقتی از رشد طلاق و دلایل آن در جامعه ایرانی سخن به میان میآید، باید این مسئله از جوانب متعدد مورد بررسی قرار بگیرد، زیرا همان قدر که فراوانی طلاق در نواحی گوناگون کشور تفاوت دارد، عوامل مؤثر در بروز و ظهور این آسیب نیز متفاوت است، بنابراین نمیتوان تمام عواملی را که در بروز طلاق در یک منطقه مؤثر است، به مناطق دیگر کشور تعمیم داد و بر همین اساس آسیب شناسی کرد.
از همین رو، تصمیم سازان و سیاستگذاران باید برای پیشگیری و کنترل این روند پرشتاب علاوه بر بررسی جز به جزء عوامل اثرگذار در بروز طلاق، وضعیت مناطق کشور را به طور جداگانه بررسی و تحلیل کنند.
نظر شما